سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ |۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 5, 2024
مصاحبه با کارآفرین موفق از خانواده طلاب و روحانیان

حوزه/ خانم صیادی همسر یکی از روحانیان استان سیستان و بلوچستان است که با تلاش و کوشش خود توانسته در زمینه تولید کیف به یکی از کارآفرینان موفق استان تبدیل شود...

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، به نقل از پایگاه مرکز خدمات حوزه های علمیه، تولید و اشتغالزایی از ابعاد مهم اقتصاد مقاومتی است و برای رسیدن به این هدف، فراگیری مهارت در خانواده‌ها می‌تواند مهم‌ترین نقش را داشته باشد.

مهارت افزایی خانواده طلاب یکی از رویکردهای مهم مرکز خدمات است و در شعار سال این مرکز نیز به آن تأکید شده و برای تشویق خانواده های به این امر برنامه‌ریزی‌هایی صورت گرفته است.

خانم صیادی همسر یکی از روحانیان استان سیستان و بلوچستان است که با تلاش و کوشش خود توانسته در زمینه تولید کیف به یکی از کارآفرینان موفق استان تبدیل شود. برای آشنایی با فعالیت این کارآفرین موفق، گفتگوی با وی را بخوانید:

خانم صیادی ابتدا خود را معرفی کنید؟

به نام خداوند مهر و امید، ایام سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) را محضر شما و تمامی همکاران مرکز خدمات حوزه‌های علمیه تسلیت می‌گویم.
من سال 1360 در یک خانواده متوسط در شهرستان زابل به دنیا آمدم و تحصیلاتم را تا دوره ابتدایی در این شهرستان سپری کردم ولی به دلایلی نتوانستم ادامه تحصیل دهم.
در سال 1377 با یک طلبه ازدواج کردم و برای سکونت و ادامه زندگی به شهرستان زاهدان عزیمت کردیم. در همان سال‌های اولیه ازدواج، خداوند دو فرزند به ما عطا کرد.
به دلیل اینکه به شغل مقدس معلمی علاقه داشتم با تشویق همسرم تحصیلاتم را ادامه دادم تا به این هدفم برسم و تا مقطع فوق دیپلم تحصیلاتم را ادامه دادم و در همان دوران نیز به فکر کارهای هنری افتادم.
چون علاقه زیادی نیز به کارهای هنری داشتم وارد کلاس‌های هنری از قبیل خیاطی، آرایشگری، هویه کاری و قالی‌بافی شدم. میان همه این رشته‌ها هنر قلاب‌بافی را با حمایت‌های مادر و همسرم آموختم و در بعضی از مواقع نیز قلاب‌بافی می‌کردم که در نهایت با تلاش فراوان و مستمر موفق به اخذ مدرک از سازمان فنی و حرفه‌ای شدم.
 

در زمینه اشتغال و کارآفرینی چه فعالیت‌هایی تاکنون داشته‌اید؟

پس از اینکه مدرک آرایشگری را اخذ کردم مدت زمان کمی آرایشگری انجام می دادم ولی موفق به ادامه این کار نشدم. سپس حرفه خیاطی را ادامه دادم.
بعد از مدتی طرح راه‌اندازی کارگاه تولیدی بافتنی را شروع کردم و ابتدا برای خود و خانواده و اطرافیانم که سفارش می‌دادند کیف می‌بافتم.
بعد به فکر افتادم محصولاتم را از نظر کمی و کیفی ارتقا دهم و به مشتریان مورد نظر عرضه کنم.
بعد از مدتی در مدرسه دخترم یک جشنواره صنایع دستی راه‌اندازی شد. از آنجایی که فرزندم را به همین شغل تشویق کرده بودم، نمونه‌هایی را در این جشنواره ارائه کرد و خیلی مورد استقبال اساتید و معلمان و حتی دانش آموزان قرار گرفت و سفارش خرید بسیاری دریافت کردیم.
من نیز سعی کردم که کارم را بهتر معرفی کنم و از طریق شرکت در نمایشگاه، توانستم محصولاتم را در معرض دید بازدیدکنندگان گذاشته و حتی فروش داشته باشم و همین امر نقطه آغازی بود برای شروع کار به صورت رسمی که تا الآن برای 10 نفر توانسته‌ام شغل مستقیم ایجاد کنم.
 

این مسیر موفق را چگونه طی کرده‌اید؟

برای شروع هر کاری مشکلات فراوانی وجود دارد و هر مسیری برای رسیدن به هدف سختی‌های زیادی دارد. کار من از این قاعده مستثنی نیست ولی هدف واحد و علاقه به این شغل موجب شد تا این لحظه کارم را ادامه دهم.
 

حامی و پشتیبان اصلی شما در این مسیر چه کسی بوده و هست؟

من با توکل به خدای متعال و صبر و بردباری و حمایت‌های همسرم توانسته‌ام این مسیر را ادامه دهم و فرزندانم مرا در این امر یاری داده‌اند.
 

الگوی شما چه کسانی بوده‌اند؟

این حرفه را با توکل به خداوند که فرموده‌اند "ان مع العسر یسرا" و عنایت ائمه اطهار شروع کردم و الگوی من حضرت خدیجه(س) و حضرت فاطمه زهرا(س) بوده‌اند که در کمک هزینه همسرانشان شریک بوده و دست از کار و تلاش نمی‌کشیدند و تمام دارائی خود را صرف دین اسلام کردند و امیدوارم که همچنان در ادامه مسیر تا رسیدن به هدف نهائی کمکم کنند.
 

آیا برای شروع این حرفه تجربه‌ای داشته‌اید؟

وارد شدن به این حرفه به تجربه نیاز ندارد ولی به مشاوره نیاز دارد و من از افرادی که در کارآفرینی تجربه داشتند مشاوره‌های زیادی گرفتم و یقیناً تجربه‌های آنان در ادامه این مسیر خیلی کمکم کرده است.
 

آیا تجربه آموزشی داشته‌اید؟

بله. من قبل از ایجاد کارگاه در موسسه‌ای در شهرستان زاهدان قلاب بافی را به تعدادی از بچه‌های بی‌سرپرست آموزش می‌دادم و در حال حاضر هم در کنار کارگاه تولیدی تعدادی از خانم‌ها را آموزش می‌دهم.
 

آیا تجربه بازاریابی یا فروش کالا داشته‌اید؟

از قبل نه، ولی با شروع تولیدی و ارائه محصولات توانسته‌ام مشتریان زیادی برای این رشته داشته باشم و همچنین در نمایشگاه‌های استانی و شهرستانی مشارکت فعالی دارم.
امیدوارم همان‌طور که چند تاجر و بازاریاب با من مذاکره داشته‌اند بتوانم در آینده محصولاتم را به کشورهای حاشیه خلیج فارس صادر کنم.
 

چگونه تصمیم گرفتید به جای کار برای دیگران خودتان یک کسب و کار مستقل(کارگاه) را راه بیندازید؟

پیش از شروع به فعالیت کسی را از میان بانوان ندیده بودم که وارد این رشته و شغل شود. ولی با مشاوره و کمک و حمایت همسرم تصمیم گرفتم به طور مستقل این کار را شروع کنم و این باور را داشتم که می توانم شروع خوبی داشته باشم البته با توکل به خداوند و حمایت همسرم.
اولین فردی هستم که توانستم مجوز کارگاه تولیدی کیف‌های قلاب‌بافی در استان سیستان و بلوچستان را از اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری بگیرم.
 

از این کار چه اهدافی داشته‌اید و چگونه خود و خانواده را با این کار هماهنگ کرده‌اید؟

در این فکر بودم که با کار کردن بتوانم به نوعی ایجاد شغل و درآمدزایی برای خانواده‌ام داشته و از این طریق در اقتصاد خانواده سهمی داشته باشم. مشورت و همراهی همسرم شروع این کار خیر بود و من نیز سعی کردم با برنامه‌ریزی دقیق و کمک خانواده‌ام این کار را شروع کنم و از تمامی اعضای خانواده‌ام تشکر می‌کنم.
 

چه برنامه‌ریزی‌هایی برای این کار کرده‌اید؟

برای این طرح دو برنامه در نظر گرفته‌ام. اول اینکه تلاش کنم به امید خدا طرحم را با شرکت در نمایشگاه‌های کشوری معرفی کنم و بتوانم آن را توسعه دهم و دوم اینکه با مذاکرات با بعضی از بازاریان و تجار محصولاتم را به دیگر کشورها صادر کنم.
 

برای آغاز کسب‌وکار (ایجاد کارگاه) طرحی را از قبل داشته‌اید؟ کمی توضیح دهید.

من همیشه در ذهن خود طرح و نقشه‌ای را می‌پروراندم که روزی یک فروشگاه و یا یک کارگاه داشته باشم و تعدادی از بانوان در آنجا مشغول به کار شوند. لذا همین کار را ابتدا از داخل خانه شروع کردم و حتی قسمتی از اتاقم را به فروشگاه تبدیل کرده بودم تا مشتریان راحت بتوانند اجناس را انتخاب کنند.
 

برای راه‌اندازی این کار به چه مقدار سرمایه نیاز پیدا کردید؟

برای شروع این کار سرمایه زیادی نیاز نداشتم و با مبلغ کمی کار را شروع کردم ولی بعد که کارم را توسعه دادم برای آموزش افراد، کارگاه مستقل و جداگانه‌ای گرفتم. این امر نیاز داشت که سرمایه بیشتری هزینه کنم و به مواد اولیه که مایه اصلی کار محسوب می‌شود نیاز پیدا کردم.
 

اگر امکان دارد مقداری هم راجع به سختی‌های شروع کار توضیح دهید؟

همانطور که عرض کردم برای رسیدن به هدف، سختی زیادی وجود دارد و مهم‌تر از همه این است که کار را از کجا شروع کنیم و چه طرحی باید روی کار پیاده شود تا مشتری جذب شود. سپس باید به فکر بازاریابی کار بود که چطور و کجا کالا به فروش برسد و وارد شدن به این حرفه قطعاً همراهی با خانواده را نیاز دارد.
 

شیرین‌ترین و تلخ‌ترین خاطره کاری شما چه بوده است؟

من در این مسیر روزهای تلخ و شیرین زیادی را تجربه کردم. یکی از خاطرات شیرین این بود که مشتری به غرفه ما که داخل نمایشگاه بود آمد و گفت یک کیف می‌خواهم که هم زیبا باشه و هم خوش دست. من یکی را به او معرفی کردم ولی در همین لحظه گفت که خانمم مشکل پسند است و می‌ترسم این کار را به منزل ببرم و قبول نکند. من گفتم اشکال ندارد اگر قبول نکرد کیف را برگردانید پس می‌گیرم.
همسر خانم کیف را خرید و برد منزل. روز بعد با همسرش به غرفه من مراجعه کرد و خیلی خوشحال بود که همسرش کیف را پسندیده است و گفتند برای تشکر به اینجا آمده‌ایم. من خیلی خوشحال شدم چراکه رمز موفقیتم را در کیفیت کارم می‌دانستند و مشتریان نیز از کیفیت کار راضی بودند.
 

برای آینده چه برنامه‌ای دارید؟

دوست دارم در آینده یک آموزشگاه بزرگ راه‌اندازی کنم و تعداد زیادی هنرجو داشته باشم. خصوصاً هنرجویان از خانواده روحانیان باشند تا هم هنر و شغلی بیاموزند و هم به اقتصاد خانواده کمک کنند. البته علاقه بسیاری دارم که بتوانم طرح‌های سنتی استان سیستان و بلوچستان را آماده کنم و حتی به کشورهای دیگر صادر کنم.
 

برخی معتقدند که کارآفرینان با استرس‌های زیادی مواجه هستند. آیا شما هم این را تجربه کرده‌اید؟

بله تجربه کرده‌ام. کارآفرینان از آینده کار استرس دارند که آیا این شغل ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر و یا اینکه پیچ‌وخم‌های اداری آنها را رنج می‌دهد. اگر یک کارآفرین مدیر خوبی نباشد این استرس‌ها جلوی پیشرفت او را خواهد گرفت. مضافاً اینکه باید همسرداری و آداب فرزند داری رعایت شود و لطمه‌ای به خانواده و زندگی وارد نشود.
 

چه کسانی باید برای کارآفرین شدن تلاش کنند و چه کسانی نباید اصلاً به دنبال این کار بروند؟

برای کارآفرین شدن چند عامل نیاز است. مهم‌ترین آنها همراه بودن خانواده است و برای اینکه خانواده با شما همراه شود باید هدف مورد نظر را به طور مشترک همه اعضای خانواده درک کنند، ولی اگر در این مسیر خانواده با کارآفرین هماهنگ نباشد نمی‌تواند به اهدافش برسد و بهتر است که از همان ابتدا هیچ اقدامی برای شروع این کار انجام ندهد.
 

امکان دارد تجربه و درس مهمی که از کارآفرینی فرا گرفته‌اید را برایمان شرح دهید؟

در این شغل صبر و بردباری را آموختم و رشد و بلوغ اجتماعی‌ام زیاد شد و امید را لمس کردم. علی‌رغم اینکه عده‌ای من را سرزنش می‌کردند که شما چرا وارد این شغل و حرفه می‌شوید.
 

در پایان اگر توصیه و یا پیشنهادی در زمینه اشتغال‌زائی برای خانواده‌های طلاب و روحانیان دارید بیان کنید.

پیشنهاد می‌کنم جلساتی به‌صورت مستمر با موضوع کار و کارآفرینی و اقتصاد مقاومتی و اشتغال‌زایی با دعوت از اساتید و کارآفرینان برتر که تجربه بسیاری در این امور دارند برگزار شود تا این خانواده ها بتوانند با تجربه این افراد در زمینه کارآفرینی آشنا شوند. به نظر من هر خانواده باید یک کارآفرین باشد تا چرخ زندگی و اقتصاد کشور بچرخد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha